محل تبلیغات شما

قبلا هم گفتم خانواده همسر وقتی با هم خوبن خیلی ادای محبت درمیارن. به شکل بچگانه. یه ساعت از ناهار بگذره مادرش هی می‌گه آخی بچه‌م غذا نخورده. یا یه بار می‌گفتن آخی فلانی خیلی کار می‌کنه خسته می‌شه. منم گفتم همه آدم‌ها کار می‌کنن و باید کار کنن. انتظار دارن بشینن تو خونه بادشون بزنن پولم بدن بهشون! مرد چهل ساله باید کار کنه. آخی گفتن نداره. گفتم خیلی‌ها صبح زود تا آخر شب کار می‌کنن و بازم تامین نیستن. همسر اینقدر کار نمی‌کنه. 


بعد الان اینهمه بهش عذاب می‌دن، توهین می‌کنن، تحت فشار می‌زارنش، طلبکارن اشکال نداره! مادرش جوری رفتار می‌کنه انگار همسر مجبورش کرده بیاد تهران! انگار وظیفه داشته پول قرض کنه. 


همه این کارا رو هم کرده، تازه الان با پسر بزرگه میشینن فکر می‌کنن که بعد عید اثاث بیاریم و خونه رو تحویل بدیم. می‌شینن تحلیل می‌کنن که خریدار خونه چه نقشه‌ای داره یا چه آدمیه، بعد مثلا می‌خوان زرنگی کنن. دیروز همسر به داداشش گفت اصلا حواستون هست من از مردم قرض گرفتم و گفتم دوهفته ای پس می‌دم و باید بدم؟ باید خونه رو بدین تا تسویه کنین و بقیه پول رو بگیرید.


یعنی تنها چیزی که براشون مهم نیست آبروی پسرشونه. 


آدم متوقع باعث میشه بقیه مدام بهش سرویس بدن. چون هیچوقت راضی نمیشه. بقیه همش باید بهش برسن که طرف شکایت نکنه. اینم مدل خوبیه دیگه. همیشه طلبکار باش و هیچوقت خودت رو بدهکار و مدیون ندون که مجبورم نباشی کار خاصی کنی. همین که گله نکنی بقیه راضی‌ان!


همسر دیگه خیلی حرف زد امروز به داداشش گفت مادر و خواهرشم بیان تهران که فردا پس فردا خونه رو تمیز کنن، بعد چهارشنبه همه برن برای اثاث کشی. به اونا بود می‌شستن خونه‌شون هی حرف می‌زدن تا اینجا پسرا خونه رو هم تمیز کنن و دوتا پرنسس فقط منت بزارن نزول اجلال کنن به خونه!




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها