محل تبلیغات شما

آخرش بعد کلی ماجرا عروسی هم دعوت شدن! همسر کوتاه نیومد. گفت حداقل احترام به منه جلوی بقیه. که نگن هیچ کسی ازش دعوت نیست. حتما هم میان. الان هم من و خانواده م محبوبیم! هم میاد که شوهر پیدا کنه. 


همسر کارتا رو که برده بود، بحثشون شده بود.گذاشته بود رو میز و اومده بود. بعدا دیدن. کارتا هم تاریخش برای تاریخ قبله که عقب افتاد. بعد سرکار علیه فرمودن بگو زنت زنگ بزنه بگه چی به چیه. اینکه فقط یه کارته!!! نیست خودشون خیلی آداب دعوت و احترام رو بلدن! موندم اینجور وقتا چطور شعورشون کار می کنه بعدش خاموش می شه! 


منم گفتم چه مبادی آداب شدن! لااقل حرفمو بزنم. زنگ زدم مادرش گفتم تاریخش کیه. 


کارت برادرشم به اونا داده که اگه با جاری قهر نیستن بهش بدن.


فقط دعا می کنم یا نیان یا دیر بیان. اصلا دوست ندارم همه چیز رو ببینن چون فضولن. الانم میخوان خیلی صمیمی بشن، دیگه چی بشه! 


به خیر و خوشی بگذره این عروسی!



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها